سهتار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که با ناخن انگشت اشارهٔ دست راست نواخته میشود. این ساز، دارای ۴ سیم از جنس فولاد و برنز است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شدهاند. سهتار دارای ۲۸ پردهٔ قابل حرکت از جنس رودهی حیوانات یا ابریشم است. صدای آن ظریف و تو دماغی است و گستره صوتی آن از هنگامِ بمِ دو زیر خط حامل تا لا بمل بالای خط حامل و در نتیجه نزدیک به ۳ اکتاو است.
در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سهتار بسیار رواج دارد؛ گرچه بیشتر برای تکنوازی مورد استفاده قرار میگیرد. این ساز برای هر دستگاه کوک ویژهای دارد ولی فاصلهٔ چهارم یا پنجم پایین رونده معمولاً بین سیمهای اول و دوم ثابت است.
نوازندگان سهتار برای اجرای آن، در حالت نشسته روی زمین یا صندلی، کاسهٔ ساز را به صورت مورب و با زاویهٔ ۴۵ درجه روی ران راست قرار داده و با سر انگشتان دست چپ روی پردهها (دستانها) ی روی دستهٔ سهتار حرکت میکنند و با انگشت اشارهٔ دست راست خود به سیمها ضربه میزنند. معمولاً برای نوازندگی فقط انگشتان اشاره، میانی، حلقه و در بعضی موارد انگشت کوچک دست چپ استفاده میشوند اما در آثار استادان، استفاده از انگشت شست برای پردهگیری روی سیم بم نیز کاربرد دارد. در آموزش سنتی تار و سهتار، انگشت چهارم مورداستفاده نیست مگر به جای انگشت سوم، همچنین استفاده بیش از حد از آن، باعث تنبلی انگشت سوم میشود. انگشتی که برای یک نت معرفی میشود دربرگیرنده شش نت است، سه نت سیم سفید، سه نت هم سیم زرد. پس اگر نتها در داخل این شش نت قرار دارند حرکت دست جایز نیست. انگشت اول مجاز به حرکت است و انگشتهای دوم و سوم مجاز به حرکت نیستند مگر سکوت لازم بین دو جمله وجود داشته باشد. در حین نوازندگی سهتار، میتوان با زخمهزدن نزدیک به خرک، صدا را کمی زبر و خشن کرد؛ و با انجام این کار نزدیک به گلوی ساز، صدایی نرم و ملایم و اصطلاحاً پختهتر تولید میشود.
در ساخت ساز سهتار از چوب (معمولاً گردو و توت و افرا) برای بدنه، و (توت) برای صفحه و (گردو) برای دسته و از فلز (برنز و فولاد) برای سیمها و از استخوان برای تزئینات دسته، شیطانک و گاهی اوقات سیمگیر استفاده میشود.
تاریخچه سه تار
سهتار از خانوادهٔ تنبور است اما امروزه از نگاه روش نواختن و شکل دسته و تکنیکها بسیار به تار نزدیک است. سهتار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند و مجموعهٔ آن دو را معمولاً سیم «بم» مینامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سهتارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. این سیم از نظر تاریخی چهارمین سیمیاست که روی ساز قرار گرفته، ولی در ترتیب قرارگیری سیمها از پایین به بالا سیم سوم است. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزودهاست. صدای این ساز برای نخستین بار در سال ۱۳۰۶ با اجرای پروانه ضبط شد. ساز سهتار به علت ویژگی صوتی خاص خود و صدای ظریفش، همواره مورد توجه صوفیان بودهاست.
ساز تار
تار از سازهای زهی و ایرانی است که با مضراب نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی سنتی این کشورها و بخشها رایج است. واژه تار خودش در فارسی به معنی رشتهاست. هرچند که ممکن است معنی یکسانی در زبانهای تحت تأثیر فارسی یا دیگر زبانهای ایرانی تبار مثل کردی داشته باشد. این باعث شدهاست که کارشناسان ایرانی بر این باور باشند که تار ریشه مشترکی میان همه اقوام ایرانیتبار در جایی که از سوی ایرانیکا با قاطعیت به نام قاره فرهنگی ایرانیان نامیده شده دارد. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود.
تاریخچه تار
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ سازشناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است. بنابر روایتی تار از زمان فارابی (حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفتهاست. بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی (سال ۱۰۸۰ هجری) در تصویر زیر مربوط به نقاشیهای کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده میشود. دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شدهاست نشان میدهد نواختن این ساز در دورهٔ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بودهاست. با این همه، نام نوازندهٔ مشخصی از این ساز در منابع دورهٔ زندیه دیده نمیشود و از اینرو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشتهاست. سازِ تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دستهای متصل دارای ۶ سیم طبق تصویر بالا) از زمان قاجار دیده شدهاست. مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند. مرحوم روحالله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰–۴۲۹) ذکر شدهاست (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ * هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار). ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوسهایی که در ساخت تار دیده میشود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشتهاست. آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفتهاست. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربهفرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم (۱۲۵۴–۱۳۱۰ه.ش) میباشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی مینمودهاست. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو میباشد.
ساختار تار
کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته میشود که هرچه این چوب کهنهتر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پردهها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه میشوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشستهای است. تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیمهای آن بیشتر است. جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده میشود. از لحاظی ساز تار به سهتار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سهتار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است برای این پوست معمولاً از پوست بره تودلی یا بزی استفاده میشود. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.
شکل ظاهری
قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم میشود که قسمت کوچک را نقاره میگویند. روی کاسه و نقارهٔ تار پوست کشیده میشود. خرک تار بر پوست کاسه تکیه کردهاست. قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته (گردن) متصل شدهاست. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر است و بر کنارههای سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شدهاست که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه میشود. دور دسته، پردههایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شدهاست. تعداد پردهها امروزه ۲۸ است. سازهای قدیمی با تعداد ۲۵ پرده ساخته میشدهاست. جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شدهاست. تعداد سیمهای تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور میکند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشیها داخل و در آنجا به دور گوشیها کشیده میشوند. سیمهای ششگانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک میشوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک میشوند


بدون دیدگاه